محمد بن حسن بلخی میگوید:
نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دیدم و عرض كردم: یا رسول الله! نظرت درباره ابو حنیفه و شافعی و مالك چیست؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: تنها كسی كه گفتار مرا تأئید میكند و بر خلاف اهل بدعت اقدام كرده، محمد بن ادریس شافعی است.
سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص43 - حلیة الأولیاء لأبو نعیم، ج9، ص100
همچنین نقل میكنند از حسن بن احمد ترمذی حافظ كه میگوید:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دیدم و از اختلافات میان امت اسلامی پرسیدم. ایشان فرمود:
و أما الشافعی فمنی و إلی.
شافعی از من است و تمام كارهایش به سوی من است.
و در روایت دیگری فرمود:
أحیا سنتی.
شافعی، سنت مرا احیاء نمود.
آداب الشافعی، ص133 - حلیة الأولیاء لأبو نعیم، ج9،ص125 - تاریخ بغداد للخطیب البغدادی، ج4، ص453 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساكر، ج51، ص424 - سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص44
همچنین خطیب بغدادی از مزنی نقل میکند:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دیدند و حضرت فرمودند:
فقال لی من أراد محبتی و سنتی، فعلیه بمحمد بن إدریس الشافعی المطلبی فإنه منی و أنا منه.
هر كس محبت و سنت مرا جویا است، برود به سراغ محمد بن ادریس شافعی و او از من است و من هم از او هستم.
تاریخ بغداد للخطیب البغدادی، ج2، ص67 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساكر، ج51، ص424 - تهذیب الكمال للمزی، ج24، ص375
در این زمینه، مطالب زیادی هست. محقق كتاب سیر اعلام النبلاء در ذیل این خوابها میگوید:
و متى كان المنام حجة عند أهل العلم؟! فمالك و أبو حنیفة و غیرهما من الأئمة العدول الثقات اجتهدوا، فأصاب كل واحد منهم فی كثیر مما انتهى إلیه اجتهاده فیه و أخطأ فی بعضه و كل واحد منهم یؤخذ من قوله و یرد، فكان ماذا؟
در چه زمانی خواب، برای اهل علم، حجت بود؟! مالك و ابوحنیفه و غیر این دو، از ائمه عدول و ثقات هستند و تلاش كردند برای دین. اگر آنها در جایی، خطائی كردند، معذورند و اگر در جایی، فتوای درستی دادند، قطعا دو اجر به آنها داده میشود و ... .
سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص44
مذمتهای مخالفین شافعی:
ابن عبد البر - كه از استوانههای علمی و رجالی اهلسنت است، - از یحیی بن معین نقل میکند:
از او سوال شد:
و الشافعی كان یكذب؟ قال: ما أحب حدیثه و لا ذكره.
آیا شافعی هم دروغ میگفت؟ گفت: حرف شافعی را نزد من نزن و دوست ندارم مطلبی از شافعی بشنوم.
جامع بیان العلم و فضله لإبن عبد البر، ج2، ص149
همچنین باز هم از یحیی بن معین نقل میکند:
إن الشافعی لیس بثقة.
شافعی، مورد وثوق نیست.
جامع بیان العلم و فضله لإبن عبد البر، ج2، ص111
مطالبی که درباره شافعی در منابع اهل سنت نقل كرده اند:
ابن قدامۀ مقدسی - از فقهای بنام حنابله - در كتاب المغنی، ج7، ص485 نقل میکند:
أفتى الشافعی بحلیة الزواج من بنته من الزنا.
آقای شافعی فتوا داده كه اگر كسی با زنی زنا كند و دختری از این عمل، بدنیا بیاید، میتواند با آن دخترش كه زنا متولد شده، ازدواج كند.
زمخشری هم اشعاری دارد و میگوید:
اگر بگویم حنبلی هستم، به من این برچسب را میزنند و اگر بگویم حنبلی هستم، به من این برچسب را میزنند و اگر بگویم مالكی هستم، این برچسب را و:
و إن شافعیا قلت قالوا بأننی أبیح نكاح البنت و البنت محرم
اگر بگویم شافعی مذهب هستم، بلافاصله به من برچسب میزنند كه من ازدواج با دختر را جائز میدانم، حال آنكه ازدواج با دختر حرام است.
الكشاف عن حقائق التنزیل وعیون الأقاویل للزمخشری، ج4، ص310
ابن قدامه در المغنی، ج11، ص33 فتوای شافعی را گفته که:
بحلیة الذبیحة التی لم یذكر اسم الله علیها.
اگر كسی حیوانی را ذبح كند، بدون اینكه نام خدا را ببرد، آن ذبیحه، حلال است.
المحلی لإبن حزم آندلسی، ج6، ص87 - مناقب الإمام الشافعی للفخر الرازی، ص535
نكته دیگری كه از شافعی ثبت كردهاند و در كتاب الأم كه از كتابهای مفصل شافعی است، ایشان فتوا داده كه:
میتوانیم پشت سر هر فاسقی نماز بخوانیم، حتی اگر او متغلّب و حیله گر و خیانتكار باشد.
ایشان برای جواز این مسئله، استدلال كرده بر زمانی كه عثمان در محاصره بود، علی بن أبی طالب برای مردم نماز خوانده است.
محی الدین نووی در كتاب المجموع خود - كه از كتب مفصل فقه شافعی است - در ج4، ص584 روی این قضیه، مفصل بحث كرده است و میگوید:
فاعترض علیه بعض الحاسدین و قال مقتضی كلامه أن علیا متغلب.
بعضی از حسد ورزان، اعتراض كردهاند به شافعی و گفتهاند مقتضای كلام شافعی این است كه علیٰ متغلب و خائن بوده است.
و ایشان در این كتاب، از حضرت علی (علیه السلام) دفاع میكند.
شافعی، اشعار زیادی درباره اهل بیت (علیهم السلام) دارد:
اشعار زیادی از شافعی در فضل امیر المومنین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) آوردهاند. ایشان قصیده مشهوری دارد كه میگوید:
إذا فی مجلس ذكروا علیا و سبطیه و فاطمة الزكیة
یقال تجاوزوا یا قوم هذا فهذا من حدیث الرافضیة
هربت إلى المهیمن من أناس یرون الرفض حب الفاطمیة
على آل الرسول صلاة ربی و لعنته لتلك الجاهلیة
. . . . .
یا أهل بیت رسول الله حبكم فرض من الله فی القرآن أنزله
كفاكم من عظیم الفضل أنكم من لم یصل علیكم لا صلاة له
اگر در یك مجلسی، علی و دو فرزندش حسن و حسین و فاطمه را یاد میكنیم،
به ما میگویند این حرفها را كنار بگذارید و این، حرف رافضیهاست.
من به خداوند پناه میبرم از مردمی كه عشق به فاطمه را، علامت رفض میدانند.
درود خدای من بر آل پیامبر باد و لعنت حق بر این نادانان و جاهلان.
ای اهل بیت پیامبر! محبت شما یك امر واجبی است كه خداوند در قرآن آن را دستور داده است.
اشاره به آیه شریفه مودت دارد كه خداوند، اجر رسالت را، مودت اهل بیت (علیهم السلام) قرار داده است:
قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى (سوره شوری/آیه23)
ای اهل پیامبر! این فضیلت برای شما بس كه اگر كسی بر شما درود نفرستد، نمازش باطل است.
تمام فرق اسلامی، درود بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل او را، جزء واجبات میدانند.
همچنین یك شعر زیبایی دارد كه میگوید:
یا راكبا قف بالمحصب من منى و اهتف بساكن خیفها و الناهض
سحرا إذا فاض الحجیج إلى من فیضا كملتطم الفرات الفائض
إن كان رفضا حب آل محمد فلیشهد الثقلان أنی رافضی
ای راكب! برو در بالای مِنا بایست و وقتی سیل جمعیت حاجیان به طرف منا سرازیر شود، در آنجا این را به حاجیان اعلام كن: اگر محبت آل پیامبر، نشانه رفض باشد، تمام جن و إنس شهادت بدهند كه منِ شافعی، رافضی هستم.
تفسیر الرازی، ج27، ص166 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساكر، ج9، ص20 - سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص58 - الإنتقاء فی فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء لإبن عبد البر، ص90 - تاریخ الاسلام للذهبی، ج14، ص337 - الوافی بالوفیات للصفدی، ج2، ص125
جالب اینكه آلوسی كه هوای وهابیت دارد، در تفسیر روح المعانی، ج25، ص32 بعد از نقل شعر شافعی، صراحت دارد كه من هم گفتار شافعی را میگویم:
إن كان رفضا حب آل محمد فلیشهد الثقلان أنی رافضی
اگر محبت آل پیامبر، نشانه رفض باشد، تمام جن و إنس شهادت بدهند كه منِ شافعی، رافضی هستم.
ذهبی هم بعد از نقل این اشعار، میگوید:
من زعم أن الشافعی یتشیع فهو مفتر، لا یدری ما یقول.
كسی تصور نكند كه این اشعار، دلالت بر شیعه بودن شافعی میكند. اگر كسی بخاطر این اشعار، شافعی را به شیعه بودن منتسب میكند، افتراء میزند و نمیداند كه چه میگوید؟
سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص58
شعری دیگر منسوب به شافعی که میگوید:
أنا عبد لفتى أنزل فیه هل أتى
إلى متى أكتمه أكتمه إلى متى
در كتاب الإنتقاء فی فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء لإبن عبد البر، ص90 و تاریخ مدینة دمشق إبن عساكر، ج51، ص317 این اشعار را از شافعی نقل میکنند.
برخورد شافعی با احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه بوده است؟
نقل میکنند در كتابهای متعدد كه شافعی گفته است:
كل ما قلته فكان من رسول الله صلى الله علیه و سلم خلاف قولی مما صح، فهو أولى و لا تقلدونی.
هر مطالبی كه گفتم از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است و هر جایی كه خلاف قول رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتم، سخن او حجت است و سخن من ارزش ندارد و كسی حق تقلید از من را ندارد.
آداب الشافعی، ص67 - مناقب الشافعی للبیهقی، ج1، ص473 - حلیة الأولیاء لأبو نعیم، ج9، ص106 - توالی التأسیس، ص63 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساكر، ج15، ص9 - سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص33
همچنین شافعی گفته است:
إذا وجدتم فی كتابی خلاف سنة رسول الله صلى الله علیه و سلم فقولوا بها و دعوا ما قلته.
اگر در این كتاب من، مطلبی را خلاف سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یافتید، سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را بگیرید و آنچه كه من گفتم را كنار بگذارید.
مناقب الشافعی للبیهقی، ج1، ص472 - حلیة الأولیاء لأبو نعیم، ج9، ص106 - توالی التأسیس، ص63 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساكر، ج15، ص10 - سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص34
ایشان گفته است:
اذا صح الحدیث فهو مذهبی و إذا صح الحدیث، فاضربوا بقولی الحائط.
اگر حدیثی را دیدید كه صحیح است، مذهب من، همان حدیث است. اگر حدیثی صحیح بود و خلاف گفتار من بود، گفتار مرا به دیوار بكوبید.
سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج10، ص35
علماء دیگر مذاهب، چه آراء و قضاوتهایی راجع به شافعی داشتند؟
ابن كثیر دمشقی در كتاب البدایة و النهایة، ج12، ص216 و ابن حجر عسقلانی در كتاب لسان المیزان، ج5، ص402 نقل میکنند از یكی از فقهای بزرگ حنفی، به نام محمد بن موسی بن عبد الله حنفی - كه ایشان در دمشق، قضاوت را عهده دارد بود - كه گفته بود:
لو كانت لی الولایة لأخذت من أصحاب الشافعی الجزیة.
اگر من قدرت و توانایی داشتم، بر تمام یاران شافعی، جزیه قرار میدادم.
یعنی همانطوری كه باید از اهل كتاب جزیه بگیریم، از طرفداران شافعی هم جزیه میگرفتم.(مثل اهل کتاب)
البته این قضایا فقط منحصر به آنها نیست و برخی فقهای دیگر هم نسبت به احناف، همین تعبیر را دارند. در این مورد، میتوانید به كتاب العبر فی خبر من غبر ذهبی، ج3، ص52 و شذرات الذهب، ج4، ص224 و مراجعه نمایید.
نووی میگوید:
یصح الاقتداء بالحنفی و نحوه إلا أن یتحقق اخلاله بما نشترطه و نوجبه و هذه الأوجه جاریة فی صلاة الشافعی خلف حنفی و غیره على وجه لا یراه الشافعی و یراه ذلك المصلى بأن أبدل الفاتحة أو لم یطمئن أو مس فرجا أو امرأة.
ما پشت سر حنفیها نماز میخوانیم، مگر اینكه یقین كنیم او شرائط و واجبات نماز را بر مبنای نظر ما، رعایت نمیكند. در قضیه شافعیها میگوید: اگر برخی دست به عورتشان بزنند، وضویشان باطل میشود و اگر با این حال نماز بخواند و فردی به او اقتداء بكند، اقتداء درست نیست و نماز باطل است.
المجموع للنووی، ج1، ص203
عبارتی دیگر دارد كه میگوید:
و لو وجد شافعی و حنفی نبیذ تمر و لم یجدا ماء فتوضأ به الحنفی و تیمم الشافعی و اقتدى أحدهما بالآخر فصلاة المأموم باطلة لان كل واحد یرى بطلان صلاة صاحبه.
اگر یك حنفی به شراب خرما وضو بگیرد و شافعی تیمم كند، اگر یكی از این دو پشت سر دیگری نماز بخواند، قطعا نماز مأموم باطل است.
المجموع للنووی، ج1، ص203 - حاشیه رد المختار لإبن عابدین، ج1، ص607
ابن نجیم مصری كه از علمای بزرك احناف است، در كتاب البحر الرائق، ج2، ص81 میگوید:
لا ینبغی للحنفی أن یزوّج شبنته من رجل شفعوی المذهب.
یك حنفی مذهب، حق ندارد دخترش را به یك شافعی مذهب بدهد.
امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید
برچسب : امام شافعی,ابوحنیفه,مالک,حنبل,اهل بیت, نویسنده : محمد emamat بازدید : 614 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1393 ساعت: 0:45